جامعه سرآمدان رسانه در «رسامد» دور هم جمع شدند
1402/05/21 20:12
به گزارش هنرآفرین، سال گذشته در بحبوحه شیوع کرونا و تعطیلی سالنهای سینما، بسیاری از علاقهمندان سینما بیصبرانه منتظر اکران تازهترین ساخته اصغر فرهادی بودند. «قهرمان» برای اولین بار در ژانویه سال گذشته در جشنوارهٔ فیلم کن ۲۰۲۱ به نمایش درآمد و به صورت مشترک با فیلم «کوپه شماره ۶» ساختهٔ یوهو کاسمانن موفق به کسب جایزه بزرگ هیئت داوران از جشنواره کن شد. اما در ادامه سرنوشت پیچیدهای برای این فیلم رقم خورد.
حاشیههای «قهرمان» از کجا شروع شد؟
حاشیهها از زمان اکران «قهرمان» در جشنواره فیلم کن و آغاز نمایش سراسری آن در سینماهای کشور آغاز شد و موضعگیریهای مختلفی درباره این فیلم شکل گرفت. منتقدان داخلی و خارجی نیز به اظهارنظر درباره فیلم جدید فرهادی پرداختند و بازار واکنشها نیز همچنان داغ بود تا اینکه یک حاشیه جدید گریبان «قهرمان» را گرفت و خبرهایی مبنی بر اینکه جدیدترین فیلم اصغر فرهادی با تأثیرپذیری از مستندی به کارگردانی یکی از هنرجویانش در موسسه آموزشی کارنامه ساخته شده، در رسانهها دست به دست شد. در نهایت نیز آزاده مسیحزاده، یکی از هنرجویان کارگاه فیلمسازی اصغر فرهادی در تهران، به دلیل سرقت ادبی از طرح فیلم مستند « دو سر برد دو سر باخت» از سوی فرهادی در فیلم قهرمان، به دادگاه شکایت کرد.
بیانیههایی که صادر میشد
در میان بحثهایی که درباره کپیبرداری «قهرمان» از موضوع مستند «دو سر برد، دو سر باخت» شکل گرفت، هیات مدیره انجمن مستندسازان درباره برخی حواشی غیر رسمی که درباره فیلم «قهرمان» مطرح شده، بیانیه داد و در متن این بیانیه اعلام کرد که فیلم مستند «دو سر برد، دو سر باخت» را که این روزها کارگردانش مدعی است، آخرین ساخته اصغر فرهادی با اثر پذیری جدی از مستندش ساخته شده در یوتیوب ببینید تا بزودی فضای آزادی برای گفتگو در این زمینه فراهم شود.
پس از انتشار این بیانیه، وکیل اصغر فرهادی نیز توضیحاتی داد و به شرح جزئیات ماجراهای مطرح شده از سوی کارگردان مستند مورد نظر پرداخت. کش و قوسهای این موضوع و ادعاهای مطرح شده در نهایت باعث صدور قرار از سوی بازپرسی به اتهام نقض حقوق مؤلف و دادگاهی شدن اصغر فرهادی شد که در روزهای اخیر نیز دوباره در رسانهها مورد توجه قرار گرفت.
همیشه پای کپیبرداری در میان است؟
اما نکته مهم اینجاست که ماجرای طرح ادعای کپیبرداری از قصه فیلمها نه تنها به فیلم «قهرمان» محدود نمیشود، بلکه باید گفت ساخت فیلم داستانی از سوژه یک مستند را نمیتوان کپیبرداری دانست و در دعاوی مشابهی که پیش از این نیز اتفاق افتاده و ادعاهایی از سوی کارگردانان برخی آثار مستند مبنی بر شباهت قصه به داستان فیلمهای سینمایی و یا پروندههای واقعی مطرح شده، بحث کپیبرداری مطرح نبوده است.
در واقع با نگاهی دقیق به آثار ساخته شده در سینمای ایران میتوان اینطور نتیجه گرفت که حاشیههایی که برای «قهرمان» به وجود آمد، بیش از اندازه مورد بحث و توجه قرار گرفت چرا که در رفت و آمد بین سینمای مستند و داستانی در ایران موارد مشابه کم نبودند اما هیچکدام سرنوشتی مشابه «قهرمان» پیدا نکردند.
از طرف دیگر بر همگان روشن است که رویکردی که فیلمسازان در فیلمهایشان دنبال میکنند تفاوتهای زیادی با یکدیگر دارد، علیالخصوص اینکه اساسا فضای ساخت یک اثر مستند با فیلم داستانی نیز فاصله زیادی با هم دارد و به صرف اینکه دو اثر متفاوت به یک سوژه عام پرداختهاند نمیتوان به این نتیجه رسید که الزاما یکی از روی دست دیگری کپی کرده است.
فیلمهایی که سرنوشتشان مثل «قهرمان» بود
همانطور که گفته شد، بحثهایی که درباره «قهرمان» و ماجرای شباهت قصهاش به یک مستند به وجود آمد، موضوع تازه ای در سینمای ایران نیست و پیش از این نیز درباره چند اثر سینمایی مطرح شده است.
زمانی که هومن سیدی فیلم سینمایی «خشم و هیاهو» را ساخت پس از اکران خیلیها او را به کپیبرداری از زندگی شهلا جاهد، زن صیغهای که با ناصر محمدخانی در ارتباط بوده و همسر محمدخانی را به قتل رساند، متهم کردند.
پیش از «خشم و هیاهو» اما مهناز افضلی مستند «کارت قرمز» را درباره زندگی شهلا جاهد ساخته بود و همان موقع هم مقایسههایی میان فیلم سیدی و مستند افضلی شکل گرفت، اما هیچ وقت در رسانهها بحث کپیبرداری به میان نیامد.
سیدی هم در مصاحبههایی که داشت کپیبرداری از زندگی شهلا جاهد را رد کرد و در نشست مطبوعاتی این فیلم در جشنواره فجر نیز سازندگان «خشم و هیاهو» اظهار کردند که فیلمشان اقتباسی نیست، این فیلم اما بارهاوبارها با زندگی محمدخانی مقایسه شد، اما با وجود شباهتهایی که میان زندگی ناصر محمدخانی و قصه فیلم هومن سیدی وجود داشت خیلیها بر این باور بودند که شخصیت های قصه «خشم و هیاهو» میتوانند به جز شهلا جاهد و ناصر محمدخانی مابه ازاهای بیرونی دیگری نیز داشته باشند.
ماجراهای آشنای قاتل عنکبوتی
«عنکبوت» به کارگردانی ابراهیم ایرجزاد هم فیلمی جنایی است که ماجرای آن قبل از پرده سینما در عالم واقع رخداده است. مازیار بهاری نیز مستندی به نام «و عنکبوت آمد» درباره زندگی سعید حنایی، مردی که ۱۶ زن را در مشهد به قتل رساند ساخته است. بهاری، روزنامهنگار و مستندسازی است که در همان سالهای زندانی شدن حنایی به سراغ او و خانوادهاش رفت و مستندش را ساخت. این مستند در مشهد ساخته شد، مستندی که شامل مصاحبه با خود سعید حنایی، همسر، فرزندان، مادر او و اطرافیانش میشود.
شاید در برخی محافل خبری بر شباهت موضوع فیلم «عنکبوت» و مستند مازیار بهاری مباحثی مطرح شد اما اتهام کپی برداری هم هیچ وقت گریبان کارگردان «عنکبوت» را نگرفت. نکته جالب اینکه جواد نوروزبیگی، تهیه کننده این فیلم نیز در گفتوگویی درباره استناد فیلمنامه به مستند «و عنکبوت آمد» مازیار بهاری که درباره سعید حنایی ساخته شده است، گفته بود، آن مستند را دیدهایم و پرونده را هم خواندهایم و مشورت گرفتهایم.
با این اوصاف باید تاکید کرد مشابه اتفاقی که برای فیلم «قهرمان» افتاد، پیش از این نیز در سینمای ایران رخ داده، با این تفاوت که در هیچ یک از موارد سازنده اثر سینمایی به کپی برداری از مستندهایی که درباره وقایع و اتفاقات اجتماعی و حتی جنایی که در واقعیت اتفاق افتاده، متهم نشدند و پرونده حقوقی هم برای این موضوعات تشکیل نشد.
لینک کوتاه : https://honarafarinnews.ir/n/1367